

و من عهد له عليه السلام [5] الي محمد بن ابي بکر رضي الله عنه حين قلده مصر : [6] فاخفض لهم جناحک ، و الن لهم جانبک ، وابسط لهم وجهک ، [7] و آس بينهم في اللحظه و النظره ، حتي لا يطمع العظماء في حيفک لهم ، [8] و لا يياس الضعفاء من عدلک عليهم ، [9] فان الله تعالي يسائلکم معشر عباده عن الصغيره من اعمالکم والکبيره ، و الظاهره والمستوره ، [10] فان يعذب فانتم اظلم ، وان يعف فهو اکرم [11] واعلموا عباد الله ان المتقين ذهبوا بعاجل الدنيا وآجل الاخره ، [12] فشارکوا اهل الدنيا في دنياهم ، ولم يشارکوا اهل الدنيا في آخرتهم [13] سکنوا الدنيا بافضل ما سکنت واکلوها بافضل ما اکلت ، [14] فحظوا من الدنيا بما حظي به المترفون ، واخذوا منها ما اخذه الجبابره المتکبرون ، [15] ثم انقلبوا عنها بالزاد المبلغ ، والمتجر الرابح [16] اصابوا لذه زهد الدنيا في دنياهم ، وتيقنوا انهم جيران الله غدا آخرتهم [1] لاترد لهم دعوه ، ولا ينقص لهم نصيب من لذه [2] فاحذروا عباد الله الموت وقربه ، واعدوا له عدته [3] فانه ياتي بامر عظيم ، وخطب جليل ، بخير لا يکون معه شر ابدا ، [4] او شر لا يکون معه خير ابدا فمن اقرب الي الجنه من عاملها [5] ومن اقرب الي النار من عاملها وانتم طرداء الموت ، ان اقمتم له اخذکم ، [6] و ان فررتم منه ادرککم ، و هو الزم لکم من ظلکم [7] الموت معقود بنواصيکم ، و الدنيا تطوي من خلفکم [8] فاحذروا نارا قعرها بعيد ، و حرها شديد ، و عذابها جديد [9] دار ليس فيها رحمه ، ولاتسمع فيها دعوه ، ولاتفرج فيها کربه [10] و ان استطعتم ان يشتد خوفکم من الله ، و ان يحسن ظنکم به ، فاجمعوا بينهما ، [11] فان العبد انما يکون حسن ظنه بربه علي قدر خوفه من ربه ، [12] و ان احسن الناس ظنا بالله اشدهم خوفا لله [13] و اعلم يا محمد بن ابي بکر اني قد وليتک اعظم اجنادي في نفسي اهل مصر ، [14] فانت محقوق ان تخالف علي نفسک و ان تنافح عن دينک ، [15] و لو لم يکن لک الا ساعه من الدهر ، و لاتسخط الله برضي احد من خلقه ، [16] فان في الله خلقا من غيره و ليس من الله خلف في غيره [17] صل الصلاه لوقتها المؤقت لها ، و لاتجعل و قتها لفراغ ، [1] و لا تؤخرها عن وقتها لاشتغال و اعلم ان کل شي ء من عملک تبع لصلاتک [2] و منه : فانه لاسواء امام الهدي وامام الردي ، و ولي النبي ، و عدو النبي [3] ولقد قال لي رسول الله صلي الله عليه و آله : [4] [[اني لااخاف علي امتي مؤمنا و لامشرکا ، اما المؤمن فيمنعه الله بايمانه ، [5] و اما المشرک فيقمعه [ الله بشرکه ، و لکني اخاف عليکم کل [6] منافق الجنان ، عالم اللسان ، يقول ما تعرفون ، و يفعل ما تنکرون ] ]
ترجمه
[5] از عهدنامه هاي امام عليه السلام به محمدبن ابي بکر هنگامي که ويرا به حکومت مصر منصوب کرد [6] بالهاي محبتت را براي آنها بگستر و پهلوي نرمش و ملايمت را بر زمين بگذار چهره خويش را براي آنها گشاده دار [7] و تساوي در بين آنها حتي در نگاههايت را مراعات کن تا بزرگان کشور در حمايت بي دليل تو طمع نورزند [8] وضعفاء در انجام عدالت از تو مايوس نشوند [9] که خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ و آشکار و پنهان بازخواست خواهد کرد [10] اگر کيفرتان کند شما استحقاق بيش از آن را داريد و اگر عفوتان کند او کريمتر است . [11] اي بندگان خدا آگاه باشيد که پرهيزکاران هم از دنياي زودگذر و هم از سراي آخرت بهره گرفتند [12] با اهل دنيا در دنيايشان شرکت جستند در حاليکه اهل دنيا در آخرت با آنها شرکت نکردند . [13] در دنيا بهترين مسکن [ ساده ترين مسکنها ] را برگزيدند و بهترين خوراکها [ خوراک ساده و حلال ] را تناول کردند [14] [ با همان زندگي ساده و پاک ] همان لذتي را که متنعمان از دنيا بردند نصيبشان شد و هم آنچه جباران مستکبر از آن برگرفتند بهره آنها گشت [ و زندگي ظاهرا محقرشان لذت بخشتر از زندگي پر زرق و برق دنيا پرستان بود ] . [15] از اين جهان با زاد و توشه اي وافر و تجارتي پر سود به سوي سفر آخرت شتافتند [16] لذت بي علاقگي به دنيا را در دنياي خويش بردند و يقين کردند 000 که در آخرت همسايگان خدايند : [1] در سرائي که هر چه تقاضا کنند اجابت مي شود و هر گونه لذت در اختيار آنان خواهد بود . [2] اي بندگان خدا از مرگ و نزديک بودنش بترسيد آمادگي هاي لازم را براي آن فراهم سازيد [3] که امري عظيم و جرياني پر اهميت به همراه مي آورد يا خيري بهمراه دارد که هرگز آلوده به شر نيست [4] و يا شريکه هيچگاه نيکي با آن نخواهد بود پس چه کسي از عمل کننده براي بهشت به بهشت نزديکتر است ؟ [5] و کدام کس از عمل کننده براي آتش به آتش و عذاب ؟ شما تبعي دشدگان مرگي د اگر بايستيد دستگيرتان خواهد کرد [6] و اگر از آن فرار کنيد به شما خواهد رسيد مرگ از سايه شما با شما همراه تر است [7] و در پيشاني شما مهر مرگ زده شده . دنيا پشت سر شما درهم مي پيچد [8] پس برحذر باشيد از آتشي که عمقش زياد و حرارتش شديد و عذابش تازه است . [9] جايگاهي است که رحمت در آن وجود ندارد و گوش به سخن کسي داده نمي شود و ناراحتيها در آن برطرف نمي گردد [10] اگر مي توانيد خوفتان از خداوند شديد باشد و در عين حال به خداوند حسن ظن داشته باشيد چنين کنيد و بين آندو جمع نمائيد [11] زيرا بنده راستين حسن ظنش بخداوند به اندازه خوفش از او است [12] و آن کس که بخدا حسن ظن دارد بايد بيش از همه از مجازات او ترسان باشد . [ تا تعادل بين خوف و رجا برقرار گردد ] . [13] اي محمدبن ابن بکر بدان که من تو را سرپرست بزرگترين لشکرم يعني لشکر مصر نمودم . [14] پس بر تو لازم است که با خواسته هاي دلت مخالفت کني و از دينت دفاع نمائي[15] گرچه يک ساعت از زندگانيت بيش باقينمانده باشد و هرگز خداوند را به خاطر رضايت احدي از مخلوقش بخشم نياوري[16] چرا که خداوند جاي همه کس را مي گيرد و کسي نمي تواند جاي خداوند را بگيرد [17] نماز را در اوقات خودش بجاي آر نه آنکه به هنگام بيکاري در انجامش تعجيل کني00 [1] و به هنگام اشتغال به کار آن را تاخير اندازي. و بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود [2] قسمتي ديگر از اين عهدنامه است : امام هدايت و امام گمراهي و پستي هيچگاه مساوي نيستند همچنين دوستدار پيامبر و دشمن او با هم برابر نخواهند بود . [3] پيامبر به من فرمود : [4] من بر امتم نه از مؤمن مي ترسم و نه از مشرک . چرا که مؤمن ايمانش او را بازمي دارد [5] و مشرک را خداوند به وسيله شرکش نابود مي سازد . تنها کسانيکه از شر آنها بر شما مي ترسم [6] آنها هستند که در دل منافقند و در زبان دانا سخناني مي گويند دل پسند ولي اعمالي دارند زشت و ناپسند