

و من کتاب له عليه السلام [6] الي قثم بن العباس ، و هو عامله علي مکه [7] اما بعد ، فاقم للناس الحج و ذکرهم بايام الله ، و اجلس لهم العصرينه ، [8] فافت المستفتي ، و علم الجاهل ، و ذاکر العالم ، [9] و لايکن لک الي الناس سفير الا لسانک ، و لا حاجب الا وجهک [10] و لا تحجبن ذا حاجه عن لقائک بها ، فانها ان ذيدت عن ابوابک في اول وردها لم تحمد فيما بعد علي قضائها [11] و انظر الي ما اجتمع عندک من مال الله فاصرفه الي من قبلک [1] من ذوي العيال و المجاعه ، مصيبا به مواضع الفاقه و الخلات ، [2] و ما فضل عن ذلک فاحمله الينا لنقسمه فيمن قبلنا [3] و مر اهل مکه الا ياخذوا من ساکن اجرا ، فان الله سبحانه يقول : [4] [[ سواء العاکف فيه و الباد ] ] فالعاکف : المقيم به ، [5] و البادي : الذي يحج اليه من غير اهله وفقنا الله و اياکم لمحابه ، و السلام
ترجمه
[6] از نامه هاي امام عليه السلام به قثم ابن عباس فرماندار مکه . [7] امابعد در اقامه حج مردم را راهنما باش و روزهاي خدا را به ياد آنها آر صبح و عصر براي رسيدگي به امور آنان بنشين [8] به کساني که پرسشي دارند پاسخ ده جاهلان را بياموز و با دانشمندان مذاکره کن [9] در بين تو و مردم بايد واسطه و سفيري جز زبانت و حاجب و پرده اي جز چهره ات نباشد [10] افرادي که با تو کار دارند از ملاقات با خود محروم مساز اگر آنها را در ابتداء از در خانه ات برانند حل مشکلشان بعدا جبران آنرا نخواهد کرد . [11] اموالي که در نزد تو گرد آمده و مربوط به خدا است به دقت در مصرف آنها بنگر و آن را به مصرف عيالمندان و گرسنگان ، کساني که در محل هستند بکن [1] آنچنان که به طور صحيح به دست فقرا و نيازمندان برسد [2] و مازاد آنرا نزد ما بفرست تا بين کساني که در اينجا هستند تقسيم کنيم . [3] به مردم مکه دستور ده تا از کساني که در اين شهر مسکن مي گزينند اجاره بها نگيرند زيرا خداوند مي فرمايد : [4] در اين سرزمين کساني که مقيم هستند و آنها که از بيرون مي آيند مساويند [ سواء العاکف فيه و الباد ] منظور از عاکف کسياست که مقيم در آنجا است [5] و از باديکسيکه از نقاط ديگر به قصد حج به مکه مي آيد . خداوند ما و شما را توفيق انجام اعمال نيک که موجب رضاياو است عنايت کند . والسلام