

آداب ترک مشاهده ائمه
بيست و سوم وداع كردن امام عليه السلام را در وقت بيرون رفتن از بلد آن حضرت به مأثور يا به غير آن بيست و چهارم توبه و استغفار نمودن به جهت گناهان و بهتر كردن حال و كردار و گفتار خود را بعد از فراغ از زيارت از آنچه دارا بود پيش از زيارت بيست و پنجم انفاق كردن به قدر ميسور بر خادمان آستانه شريفه و سزاوار است كه خدام آن محل شريف از اهل خير و صلاح و صاحب دين و مروت باشند و تحمل نمايند آنچه از زائرين مىبينند و خشم خود را بر آنها فرو نشانند و غلظت و درشتى بر آنها ننمايند و بر قضاء حوائج محتاجين اقدام كنند و غربا را راهنمايى و دلالت كنند اگر راه مقصد را گم نمايند و بالجملة بايست خدام را كه به حقيقت و راستى مشغول شوند در خدمات لازمه از تنظيف و حراست و محافظت زائران و غيره بيست و ششم انفاق و احسان بر فقراء مجاورين و مساكين متعففين بلد امام عليه السلام خصوصا سادات و اهل علم و منقطعين كه به مرارت غربت و تنگدستى مبتلا و همواره علم تعظيم شعائر الله را برپا نموده و دارا هستند جهاتى را كه ملاحظه هر يك از آنها كافى است در لزوم اعانت و رعايت بيست و هفتم شيخ شهيد فرموده كه از جمله آداب تعجيل كردن در بيرون رفتن است در وقتى كه درك كرد حظ خود را از زيارت براى مزيد تعظيم و احترام و شدت شوق به رجوع
آداب تشرف به مشاهده ائمه
فصل اول در آداب زيارت است و آن بسيار است و در اينجا به چند چيز اكتفا مىشود اول غسل پيش از بيرون رفتن براى سفر زيارت دوم ترك كلام بيهوده و لغو و مخاصمه و مجادله در راه سوم غسل براى زيارت هر امامى و آنكه بخواند دعاى وارده آن را و بيايد آن در اول زيارت وارث ص چهارم طهارت از حدث كبرى و صغرى پنجم پوشيدن جامههاى پاك و پاكيزه و نو و نيكو است سفيد بودن رنگ آن ششم در وقت رفتن به روضه مقدسه گامها را كوتاه برداشتن و به آرامى و وقار سير نمودن و خاضع و خاشع بودن و سر به زير انداختن و به بالا و اطراف خود التفات ننمودن هفتم خوشبو نمودن خود را در غير زيارت امام حسين عليه السلام هشتم در وقت رفتن به حرم مطهر زبان را به ذكر تكبير و تحميد و تسبيح و تهليل و تمجيد مشغول كردن و به صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد عليهم السلام دهان را معطر نمودن نهم بر در حرم شريف ايستادن و اذن دخول طلبيدن و سعى در تحصيل رقت قلب و خضوع و شكستگى خاطر نمودن به تصور و فكر در عظمت و جلالت قدر صاحب آن مرقد منور و اينكه مى بيند ايستادن او را و مىشنود كلام او را و جواب مىدهد سلام او را چنانچه به همه اينها شهادت مىدهد در وقت خواندن اذن دخول و تدبر در محبت و لطفى كه به شيعيان و زائران خود دارند و تأمل در خرابيهاى حال خود و خلافها كه به آن بزرگواران كرده و فرمودههاى بى حد كه از ايشان نشنيده و آزارها و اذيتها كه از او به ايشان يا به خاصان و دوستان ايشان رسيده كه برگشت آن به آزردن ايشان است و اگر براستى در خود نگرد قدمهايش از رفتن باز ايستد و قلبش هراسان و چشمش گريان شود و اين روح تمام آداب است و شايسته است در اينجا ذكر كنيم اشعار سخاوى و روايتى را كه علامه مجلسى رحمة الله عليه در بحار از كتاب عيون المعجزات نقل فرموده اما اشعار سخاوى كه شايسته است در آن حال تمثل به آنها اين است قَالُوا غَداً نَأْتِي دِيَارَ الْحِمَىوَ يَنْزِلُ الرَّكْبُ بِمَغْنَاهُمُفَكُلُّ مَنْ كَانَ مُطِيعاً لَهُمْأَصْبَحَ مَسْرُوراً بِلُقْيَاهُمُقُلْتُ فَلِي ذَنْبٌ فَمَا حِيلَتِيبِأَيِّ وَجْهٍ أَتَلَقَّاهُمُقَالُوا أَ لَيْسَ الْعَفْوُ مِنْ شَأْنِهِمْلاَ سِيَّمَا عَمَّنْ تَرَجَّاهُمُفَجِئْتُهُمْ أَسْعَى إِلَى بَابِهِمْأَرْجُوهُمُ طَوْراً وَ أَخْشَاهُمُ و نيز شايسته است متمثل شود به اين اشعار هَا عَبْدُكَ وَاقِفٌ ذَلِيلٌبِالْبَابِ يَمُدُّ كَفَّ سَائِلٍقَدْ عَزَّ عَلَيَّ سُوءُ حَالِيمَا يَفْعَلُ مَا فَعَلْتُ عَاقِلٌيَا أَكْرَمَ مَنْ رَجَاهُ رَاجٍعَنْ بَابِكَ لاَ يُرَدُّ سَائِلٌ و هم بگويد شاها چه تو را سگى ببايدگر من بوم آن سگ تو شايدهستم سگكى ز حبس جستهبر شاخ گل هوات بستهخود را به خودى كشيده از جلپيش تو كشيده از سر ذلافكن نظرى بر اين سگ خويشسنگم مزن و مرانم از پيش و اما آن روايت شريف چنين است كه وقتى إبراهيم جمال كه يكى از شيعيان بوده خواست خدمت علي بن يقطين رضي الله عنه برسد چون ابراهيم ساربان بود و علي بن يقطين وزير هارون رشيد بود و به حسب ظاهر شأن ابراهيم نبود كه در مجلس على وارد شود لهذا او را راه نداد اتفاقا در همان سال علي بن يقطين به حج مشرف شد در مدينه خواست خدمت حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام مشرف شود حضرت او را راه نداد روز دوم در بيرون خانه على آن حضرت را ملاقات نمود عرضه داشت كه اى سيد من تقصير من چه بوده كه مرا راه نداديد فرمود به جهت آنكه راه ندادى برادرت إبراهيم جمال را و حق تعالى ابا فرموده از آنكه سعى تو را قبول فرمايد مگر بعد از آنكه ابراهيم تو را عفو نمايد على گفت گفتم اى سيد و مولاى من ابراهيم را من در اين وقت كجا ملاقات كنم من در مدينه ام و او در كوفه است فرمود هر گاه شب داخل شود تنها برو به بقيع بدون آنكه كسى از اصحاب و غلامان تو بفهمد در آنجا شترى زين كرده خواهى ديد آن شتر را سوار مىشوى و به كوفه مىروى علي بن يقطين شب به بقيع رفت و همان شتر را سوار شد به اندك زمانى در خانه ابراهيم جمال رسيد شتر را خوابانيد و در را كوبيد ابراهيم گفت كيست گفت علي بن يقطينم ابراهيم گفت علي بن يقطين بر در خانه من چه مىكند فرمود بيرون بيا كه امر من عظيم است و قسم داد كه او را اذن دخول دهد چون داخل شد گفت اى ابراهيم آقا و مولى ابا فرمود كه عمل مرا قبول نمايد مگر آنكه تو از من بگذرى گفت غفر الله لك پس علي بن يقطين صورت خود را بر خاك گذاشت و ابراهيم را قسم داد كه پا روى صورت من گذار و صورت مرا زير پاى خود بمال ابراهيم امتناع نمود على او را قسم داد كه چنين كند پس ابراهيم پا به صورت علي بن يقطين گذاشت و رخ او را زير پاى خود بماليد و على مىگفت اللَّهُمَّ اشْهَدْ بار الها تو شاهد باش پس بيرون آمد و سوار شد و همان شب به مدينه برگشت و شتر را بر در خانه حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام خوابانيد آن وقت حضرت او را اذن داد بر آن جناب وارد شد و حضرت از او قبول فرمود از ملاحظه اين خبر معلوم مىشود كه حقوق اخوان به چه اندازه است دهم بوسيدن عتبه عاليه و آستانه مباركه است و شيخ شهيد رحمة الله عليه فرموده كه اگر زيارت كننده سجده كند و نيت كند كه از براى خدا سجده مىكنم به شكر اينكه مرا به اين مكان رسانيده بهتر خواهد بود يازدهم مقدم داشتن پاى راست در وقت داخل شدن و مقدم داشتن پاى چپ در وقت بيرون آمدن مانند مساجد دوازدهم رفتن به نزد ضريح مطهر به نحوى كه خود را بتواند به آن بچسباند و توهم آنكه دور ايستادن ادب است وهم است زيرا كه وارد شده تكيه كردن بر ضريح و بوسيدن آن سيزدهم در وقت زيارت پشت به قبله و رو به قبر منور ايستادن و ظاهرا اين ادب مختص به معصوم است و چون از خواندن زيارت فارغ شد گونه راست را به ضريح بگذارد و به حال تضرع دعا كند پس گونه چپ را بگذارد و بخواند خدا را به حق صاحب قبر كه او را از اهل شفاعت آن بزرگوار قرار دهد و مبالغه كند در دعا و الحاح پس برود به سمت سر مطهر و رو به قبله بايستد و دعا كند چهاردهم ايستادن در وقت خواندن زيارت اگر عذرى ندارد از ضعف و درد كمر و درد پا و غيرها
پانزدهم گفتن تكبير در نزد ديدن قبر مطهر پيش از شروع در خواندن زيارت و در خبرى است كه هر كه تكبير بگويد پيش روى امام عليه السلام و بگويد
لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ
* * *
نوشته شود براى او رضوان الله الاكبر
شانزدهم خواندن زيارات مأثوره وارده از سادات أنام عليهم السلام و ترك خواندن زيارتهاى مخترعه كه بعض بيخردان از عوام آنها را با بعضى از زيارات تلفيق كرده و نادانان را به آن مشغول ساخته شيخ كلينى رحمة الله عليه روايت كرده از عبد الرحيم قصير كه گفت وارد شدم بر حضرت صادق عليه السلام و گفتم فدايت شوم از پيش خود دعايى اختراع كردم فرمود واگذار مرا از اختراع خود هر گاه ترا حاجتى روى دهد پناه بر به حضرت رسول صلى الله عليه و آله و دو ركعت نماز كن و هديه كن آن را بسوى آن حضرت إلخ
آداب سفر به مشاهده ائمه
دوم آنكه نفقه خود را حفظ كند و در جاى محكم بگذارد زيرا كه روايت شده كه از فقه مسافر است حفظ كردن نفقه خود سوم آنكه در سفر اعانت رفقا كند و از خدمت و كار كردن در حوائج ايشان مضايقه نكند تا حق تعالى برطرف كند از او هفتاد و سه اندوه و پناه دهد او را در دنيا از هم و غم و برطرف كند از او اندوه بزرگ روز قيامت را و روايت است كه حضرت امام زين العابدين عليه السلام سفر نمىكرد مگر با اشخاصى كه نشناسند آن حضرت را براى آنكه در راه اعانت آنها نمايد زيرا كه هر گاه مىشناختند آن جناب را نمىگذاشتند كه آن حضرت كارى بكند و از اخلاق شريفه حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل شده كه وقتى با اصحاب در سفر بود خواستند گوسفندى بكشند يكى گفت كشتن گوسفند با من ديگرى گفت كندن پوست او با من و ديگرى گفت پختن او با من حضرت فرمود جمع كردن هيزمش با من گفتند يا رسول الله اين كار را ما خواهيم كرد شما زحمت نكشيد فرمود مىدانم شما اين كار را خواهيد كرد لكن من خوشم نمىآيد كه از شما امتيازى پيدا كنم زيرا كه حق تعالى كراهت دارد كه ببيند بنده خود را كه فضيلت داده خودش را به رفقايش و بدان كه ثقيلترين مردم در سفر نزد رفقا آن كسى است كه با آنكه اعضايش صحيح و سالم است تنبلى مىكند و مشغول كارى نمىشود و منتظر است كه رفقاى او كارهاى او را بكنند چهارم آنكه مسافر مصاحبت كند با كسى كه نظير او باشد در انفاق كردن پنجم آنكه نياشامد از آب هر منزلى مگر بعد از آنكه ممزوج كند او را به آب منزل قبل و شايسته و لازم است براى مسافر كه با خود بردارد از خاك بلد خويش و از طينتى كه تربيت بر آن شده است و هر منزلى كه وارد مىشود مقدارى از آن خاك بريزد در ظرف آب خود و آن را حركت دهد پس بگذارد تا آب صاف شود آن وقت بنوشد ششم آنكه اخلاق خود را نيكو كند و حلم را زينت خود كند و بيايد در آداب زيارت حضرت امام حسين عليه السلام آنچه مناسب اينجا است هفتم آنكه توشه از براى سفر خود بردارد و از شرف آدمى است كه توشه خود را نيكو گرداند بخصوص در سفر مكه بلى در سفر زيارت امام حسين عليه السلام توشه را از چيزهاى لذيذ قرار دادن مانند بريانى و حلواها و غيره محبوب نيست چنانكه بيايد اين مطلب در باب زيارت آن حضرت و ابن اعسم گفته مِنْ شَرَفِ الْإِنْسَانِ فِي الْأَسْفَارِتَطْيِيبُهُ الزَّادَ مَعَ الْإِكْثَارِوَ لْيُحْسِنِ الْإِنْسَانُ فِي حَالِ السَّفَرِأَخْلاَقَهُ زِيَادَةً عَلَى الْحَضَرِوَ لْيَدْعُ عِنْدَ الْوَضْعِ لِلْخِوَانِمَنْ كَانَ حَاضِراً مِنَ الْإِخْوَانِوَ لْيُكْثِرِ الْمَزْحَ مَعَ الصَّحْبِ إِذَالَمْ يُسْخِطِ اللَّهَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أَذَىمَنْ جَاءَ بَلْدَةً فَذَا ضَيْفٌ عَلَىإِخْوَانِهِ فِيهَا إِلَى أَنْ يَرْحَلاَيُبَرُّ لَيْلَتَيْنِ ثُمَّ لْيَأْكُلِمِنْ أَكْلِ أَهْلِ الْبَيْتِ فِي الْمُسْتَقْبِلِ هشتم آنچه خيلى مهم است در سفر مراعات آن محافظت بر نمازهاى فريضه است كه بجا آورده شود با شرايط و حدود در اوايل اوقات چه آنكه بسيار مشاهده شده از حجاج و زوار كه در طريق مسافرت ضايع كردند نمازهاى فريضه خود را بجهت آنكه در وقت بجا نياوردند يا بجا آوردند سواره و در محمل يا با تيمم يا با نجاست بدن يا جامه و امثال اينها كه تمام از بى مبالاتى و استخفافشان به شأن نماز بوده و حال آنكه در روايت است از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود نماز فريضه بهتر است از بيست حج و يك حج بهتر است از خانهاى كه پر از طلا باشد و آن طلاها را تصدق دهند تا تمام شود
و ترك مكن بعد از نمازهاى مقصوره گفتن سى مرتبه
سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ
* * *
را كه تاكيد در آن وارد شده است
آداب نیابت در زیارت
هشتم در آداب زيارت به نيابت است بدانكه ثواب زيارت هر يك از رسول خدا و ائمه هدى عليهم السلام را هديه روح مقدس هر يك از ايشان مىتوان كرد و همچنين به روح هر يك از مؤمنان هديه مىتوان كرد و زيارت به نيابت ايشان مىتوان كرد چنانكه به سند معتبر منقول است كه داود صرمى به حضرت امام على نقى عليه السلام عرض كرد كه من پدر تو را زيارت كردم و ثوابش را از براى تو قرار دادم فرمود كه تو را از جانب خدا اجر و ثواب عظيم هست و از جانب ما حمد و ثنا و در حديث ديگر منقول است كه امام على نقى عليه السلام شخصى را فرستاد به حاير امام حسين عليه السلام كه از براى آن حضرت زيارت و دعا كند
انتخاب روزهای مسافرت
و اختيار نمايى روز شنبه را يا روز سهشنبه را يا روز پنجشنبه را و اجتناب كن از سفر كردن در روز دوشنبه و چهارشنبه و پيش از ظهر روز جمعه و از سفر كردن در اين ايام كه در اين نظم واقع شده هفت روزى نحس باشد در مهىزان حذر كن تا نيابى هيچ رنجسه و پنج و سيزده با شانزدهبيست و يك با بيست و چار و بيست و پنج از بعضى روايات نقل شده كه بيست و يكم سفر كردن خوب است و در روز هشتم و بيست و سوم خوب نيست و سفر مكن در محاق شهر و در حالى كه قمر در برج عقرب باشد
بسم الله در مسافرت
اول آنكه سزاوار است براى شخص هرگاه سوار مىشود بِسْمِ اللَّهِ را ترك نكند
تخفیف در زیارت
بيست و هشتم سزاوار است وقتى كه زوار بسيار است كسانى كه سبقت به ضريح گرفتهاند تخفيف دهند زيارت را و بيرون روند تا ديگران نيز مثل آنها به قرب ضريح فائز گردند مؤلف گويد كه ما در مقام زيارات امام حسين عليه السلام نقل خواهيم كرد آدابى كه زائرين آن جناب بايد مراعات آنها را نمايند
تسبیح و تلاوت قرآن قبل ار مسافرت
و بر در خانه بايست و تسبيح حضرت فاطمه صلوات الله عليها را بخوان و سوره حمد را از پيش رو و از جانب راست و از جانب چپ بخوان و همچنين آية الكرسي را از سه جانب بخوان
تلاوت سوره یس والرحمن در نماز زیارات
هيجدهم خواندن سوره يس در ركعت اول و سوره الرحمن در ركعت دوم اگر براى آن زيارتى كه نماز آن مىخواند كيفيت مخصوصى ذكر نفرموده باشند و آنكه دعا كند بعد از نماز به آنچه وارد شده يا به آنچه در خاطر او مىرسد براى دين و دنياى خود و تعميم دهد در دعا زيرا كه آن به اجابت نزديكتر است
تلاوت قرآن در مشاهده ائمه
بيستم شيخ شهيد رحمة الله عليه از جمله آداب زيارت شمرده تلاوت كردن قرآن نزد ضرايح مطهره و هديه كردن آن را به روح مقدس مزور و نفع آن به زيارت كننده عايد مىشود و متضمن تعظيم مزور است
تلاوت قرآن قبل از مسافرت
پس بخوان سوره قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را يازده مرتبه و سوره إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ و آية الكرسي و سوره قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ و قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
دعا و صدقه در مسافرت
و اگر ضرورتى حاصل شود براى سفر كردن در اين اوقات دعاهاى سفر را بخوان و تصدق كن و هر وقت كه خواهى به سفر رو و روايت شده كه مردى از اصحاب حضرت امام محمد باقر عليه السلام اراده سفرى كرد خدمت آن حضرت رسيد تا وداع كند با آن جناب حضرت به او فرمود كه پدرم علي بن الحسين عليه السلام هرگاه اراده مىنمود كه بيرون رود بسوى بعض املاك خود مىخريد سلامتى خود را از خدا به آنچه آسان بود براى او يعنى به دادن صدقه به هر چه كه ممكن بود و اين در وقتى بود كه پاى خود را در ركاب مىگذاشت و چون بسلامت از سفر مراجعت مىكرد شكر مىكرد خدا را و تصدق مىداد به آنچه كه ممكن بود آن مرد وداع كرد و رفت و بجا نياورد آنچه را كه آن حضرت فرموده بود پس هلاك شد در راه اين خبر به امام محمد باقر عليه السلام رسيد فرمود اين مرد پند داده شد اگر مىپذيرفت
دعای اَللَّهُمَّ إِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي......
و بگو
اَللَّهُمَّ إِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي وَ عَلَيْكَ خَلَّفْتُ أَهْلِي وَ مَالِي وَ مَا خَوَّلْتَنِي وَ قَدْ وَثِقْتُ بِكَ
بار خدايا به درگاه تو روى آوردم و بر عهده تو بجا گذاشتم خاندان و داراييم را و آنچه به من دادى من به تو وثوق دارم
فَلاَ تُخَيِّبْنِي يَا مَنْ لاَ يُخَيِّبُ مَنْ أَرَادَهُ وَ لاَ يُضَيِّعُ مَنْ حَفِظَهُ
مرا نوميد مساز اى كه نوميد نشود هر كه او را قصد كند و گم نشود هر كه او را حفظش كند
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ احْفَظْنِي فِيمَا غِبْتُ عَنْهُ وَ لاَ تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
بار خدايا رحمت فرست بر محمد و آل محمد و حفظ كن مرا در آنچه از آن غايبم و مرا به خودم وامگذار اى مهربانترين مهربانان عالم.
دعای اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ الْيَوْمَ نَفْسِي.......
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ الْيَوْمَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ وُلْدِي وَ مَنْ كَانَ مِنِّي بِسَبِيلٍ الشَّاهِدَ مِنْهُمْ وَ الْغَائِبَ
بار خدايا من به تو سپردم امروز خودم و خاندانم و داراييم و فرزندانم و هر كس با من راهى دارد چه حاضر است از آنها و چه غايب
اللَّهُمَّ احْفَظْنَا بِحِفْظِ الْإِيمَانِ وَ احْفَظْ عَلَيْنَا
بارالها ما را نگهدار به نگهدارى ايمان و حفظ كن بر ما
اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا (اجْمَعْنَا) فِي رَحْمَتِكَ وَ لاَ تَسْلُبْنَا فَضْلَكَ إِنَّا إِلَيْكَ رَاغِبُونَ
بار خدايا قرار ده ما را در رحمتت و فضلت را از ما مگير زيرا كه ما بسوى تو مشتاقيم
اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ وَعْثَاءِ السَّفَرِ وَ كَآبَةِ الْمُنْقَلَبِ
بار خدايا ما به تو پناه مىبريم از سختى سفر و نوميد برگشتن
وَ سُوءِ الْمَنْظَرِ فِي الْأَهْلِ وَ الْمَالِ وَ الْوَلَدِ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
و ديدار بدى در اهل و مال و فرزند در دنيا و آخرت
اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ هَذَا التَّوَجُّهَ طَلَباً لِمَرْضَاتِكَ وَ تَقَرُّباً إِلَيْكَ
بار خدايا من رو مىكنم به درگاه تو در اين توجه كه جوياى رضاى توام و نزديك شوم بسوى تو
(اللَّهُمَّ) فَبَلِّغْنِي مَا أُؤَمِّلُهُ وَ أَرْجُوهُ فِيكَ وَ فِي أَوْلِيَائِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ
پس برسان مرا بدانچه آرزو دارم و اميدوارم از تو و اوليائت اى مهربانترين مهربانان عالم.
دعای امام سجاد در دفع ضرر
و از حضرت امام زين العابدين عليه السلام مروى است كه فرمود من پروا نمىكنم هر گاه بگويم اين كلمات را اگر جمع شوند براى ضرر من جن و انس
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
به نام خدا و به ذات خدا و از خدا و بسوى خدا و در راه خدا
اللَّهُمَّ إِلَيْكَ أَسْلَمْتُ نَفْسِي وَ إِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي وَ إِلَيْكَ فَوَّضْتُ أَمْرِي
بار خدايا خود را به تو تسليم كردم و به درگاه تو روى آوردم و به تو واگذاردم
فَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْإِيمَانِ مِنْ بَيْنِ يَدَيَّ وَ مِنْ خَلْفِي وَ عَنْ يَمِينِي وَ عَنْ شِمَالِي وَ مِنْ فَوْقِي وَ مِنْ تَحْتِي
كارم را پس مرا حفظ فرماى به حفظ ايمان از جلو و دنبال سر و از راست و از چپ من و از بالاى سر من و از زير پايم
وَ ادْفَعْ عَنِّي بِحَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ فَإِنَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ
و دفع كن از من به قدرت و حول خود بدرستى كه هيچ جنبش و توانى نيست مگر به خداوند بلند مرتبه بزرگ مقام.
روزه گرفتن قبل از مسافرت
چون اراده سفر كنى سزاوار آن است كه روزه بدارى روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه را
صدقه و دعای قبل از مسافرت
پس دست بر جميع بدن خود بمال و تصدق كن به هر چه ميسر باشد و بگو
اللَّهُمَّ إِنِّي اشْتَرَيْتُ بِهَذِهِ الصَّدَقَةِ سَلاَمَتِي وَ سَلاَمَةَ سَفَرِي وَ مَا مَعِي
خدايا من خريدم بدين صدقه سلامتى خود و سلامتى سفرم را و آنچه با خود دارم
اللَّهُمَّ احْفَظْنِي وَ احْفَظْ مَا مَعِيَ وَ سَلِّمْنِي وَ سَلِّمْ مَا مَعِيَ وَ بَلِّغْنِي وَ بَلِّغْ مَا مَعِيَ بِبَلاَغِكَ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ
بار خدايا حفظ كن مرا و حفظ كن آنچه با من است و سلامت دار مرا و سلامت دار آنچه با من است و برسان مرا و آنچه با من است به رسانيدن نيكو و خوش
صلوات فرستادن قبل از مسافرت
و صلوات بر حضرت رسول و آل او صلوات الله عليهم مىفرستى
غسل کردن قبل از مسافرت
و سزاوار است كه پيش از متوجه شدن غسل بكنى
کیفیت زیارت زنان
و نيز فرموده كه در وقتى كه زنها مىخواهند زيارت كنند بايست كه خود را جدا كنند از مردان و تنها زيارت كنند و اگر در شب زيارت كنند اولى است و بايد كه تغيير وضع كنند يعنى لباس خوب و عالى را به لباس پست بدل كنند كه شناخته نشوند و مخفى و پنهان بيرون آيند كه كسى كمتر ايشان را بيند و شناسد و اگر با مردان زيارت كنند نيز جايز است اگر چه مكروه است مؤلف گويد از اين كلمات معلوم شد كثرت قبح و شناعت آنچه متعارف شده فعلا كه زنها به اسم تشرف به زيارت خود را آرايش نموده با لباسهاى نفيس از خانهها بيرون مىآيند و در حرمهاى مطهره مزاحمت با نامحرمان نموده و فشار به بدنهاى ايشان داده يا خود را متصل به ضريح مطهره نموده يا در قبله مردمان نشسته مشغول به زيارت خواندن شده و حواس مردم را پريشان نموده عباد آن محل را از زائرين و نماز گزارندگان و متضرعين و گريه كنندگان از كار خود باز داشته و داخل در زمره صادين عن سبيل الله شده إلى غير ذلك و في الحقيقة بايست اين زيارت از آن زنها از منكرات شرع شمرده شود نه عبادات و داخل در موبقات شود نه قربات از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حضرت أمير المؤمنين عليه السلام به اهل عراق فرمود يَا أَهْلَ الْعِرَاقِ نُبِّئْتُ أَنَّ نِسَاءَكُمْ يُوَافِينَ الرِّجَالَ فِي الطَّرِيقِ أَ مَا تَسْتَحْيُونَ اى اهل عراق به من خبر رسيده كه زنهاى شما مىرسند به مردها در راه يعنى برمىخورند به نامحرمان در كوچه و بازار آيا حيا نمىكنيد شماها و قال لَعَنَ اللَّهُ مَنْ لاَ يَغَارُ و في الفقيه روى الأصبغ بن نباتة عن أمير المؤمنين عليه السلام قال سمعته يقول يَظْهَرُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ وَ اقْتِرَابِ السَّاعَةِ وَ هُوَ شَرُّ الْأَزْمِنَةِ نِسْوَةٌ كَاشِفَاتٌ عَارِيَاتٌ مُتَبَرِّجَاتٌ مِنَ الدِّينِ دَاخِلاَتٌ فِي الْفِتَنِ مَائِلاَتٌ إِلَى الشَّهَوَاتِ مُسْرِعَاتٌ إِلَى اللَّذَّاتِ مُسْتَحِلاَّتُ الْمُحَرَّمَاتِ فِي جَهَنَّمَ خَالِدَاتٌ
نماز جماعت در مشاهدده ائمه
نوزدهم شيخ شهيد رحمة الله عليه فرموده كه كسى كه داخل حرم مطهر شود و ببيند كه نماز جماعت منعقد شده است ابتدا به نماز كند پيش از آنكه زيارت كند و همچنين ترك كند زيارت را و داخل نماز شود اگر وقت نماز شده و اگر نه ابتدا كردن به زيارت اولى است چه آن غايت مقصد او است و اگر در بين زيارت نماز بپا شد مستحب است از براى زائران كه زيارت را قطع كنند و روى آورند به نماز و كراهت دارد ترك آن و بر ناظر حرم است كه مردم را امر كند به نماز
نماز زیارت
هفدهم بجا آوردن نماز زيارت و اقل آن دو ركعت است شيخ شهيد فرموده كه اگر زيارت براى پيغمبر است نماز را در روضه مطهره بجا آورد و اگر در حرم يكى از ائمه است در بالاى سر بجا آورد و اگر بجا آورد آن دو ركعت را در مسجد مكان يعنى مسجد حرم جايز است و علامه مجلسى رحمة الله عليه فرموده كه نماز زيارت و غير آن را به گمان فقير در پشت سر و بالاى سر كردن بهتر است و علامه بحر العلوم نيز در دره فرموده وَ مِنْ حَدِيثِ كَرْبَلاَ وَ الْكَعْبَةِ لِكَرْبَلاَ بَانَ عُلُوُّ الرُّتْبَةِوَ غَيْرُهَا مِنْ سَائِرِ الْمَشَاهِدِأَمْثَالُهَا بِالنَّقْلِ ذِي الشَّوَاهِدِوَ رَاعِ فِيهِنَّ اقْتِرَابَ الرَّمْسِوَ آثِرِ الصَّلاَةَ عِنْدَ الرَّأْسِوَ صَلِّ خَلْفَ الْقَبْرِ فَالصَّحِيحُكَغَيْرِهِ فِي نَدْبِهَا صَرِيحٌوَ الْفَرْقُ بَيْنَ هَذِهِ الْقُبُورِوَ غَيْرِهَا كَالنُّورِ فَوْقَ الطُّورِفَالسَّعْيُ لِلصَّلاَةِ عِنْدَهَا نُدِبَوَ قُرْبُهَا بَلِ اللُّصُوقُ قَدْ طُلِبَ
نماز سفر
پس جمع مىكنى اهل خود را نزد خود و دو ركعت نماز مىگزارى و از خدا خير خود را سؤال مىنمايى