

چند پرسش حقوقی از رئیس جمهور حقوقدان
فتنه گران دست به دامانی نظام و توجیه سیاست خارجی
اول: من حقوقدانم، من سرهنگ نیستم
عبارت فوق را می توان از معدود دیالوگ های ماندگار در ذهن مردم پس از سه مناظره در خرداد92 دانست. پس از این عبارت و استفاده از کلمه "گاز انبر" در برابر سردار قالیباف از سوی دکتر حسن روحانی، روند صعودی آرای وی به سرعت جهش یافته و در نهایت با اختلاف ناچیز 250هزار رای (از حداقل آرای ممکن برای تعیین رئیس جمهوری)، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی به عنوان هفتمین رییس جمهور تاریخ ایران انتخاب شد.
نگارش این وجیزه از آنجا که دکتر روحانی به خوبی بر اصول قانون اساسی احاطه علمی دارند شاید کار چندان آسانی نباشد اما از ضروریات و اقتضائات امروز پرداختن به چنین مباحثی است.
فصل دهم قانون اساسی(اصل 152تا155) مربوط به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده و در این ارتباط، اصل152اخیرالاشاره مقرر می دارد:
«سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطهجویی و سلطهپذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر و روابط صلحآمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.»
در اصل 153 نیز آمده است: «هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.»
اصل 154 نیز حمایت از مستضعفین در مبارزه و نبرد دائمی حق و باطل(مستضعفین ومستکبرین) را از وظایف جمهوری اسلامی ایران می داند .
در فصل نهم و ذیل قوه مجریه و در اصل 122 قانون اساسی آمده است« رییس جمهور در حدود اختیارات و وظایفی که به موجب قانون اساسی و یا قوانین عادی به عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسئول است.»
اما عبارت"ملت" به کار رفته در این اصل از قانون اساسی نگارنده را بر آن داشت که 3 سوال اساسی را از رئیس جمهور قانونی و منتخب ملت ایران مطرح نماید:
1- از آنجا که مطابق اصل 122 رئیس جمهور در برابر ملت مسئول می باشد؛ از جناب آقای دکتر حسن روحانی به عنوان یک حقوقدان این پرسش اساسی را باید مطرح نمود که بر چه اساسی مذاکرات ژنو محرمانه بوده و نه حتی مشروح این مذاکرات، بلکه تلخیص تعهدات پذیرفته شده ایران در برابر غرب نیز نباید به اطلاع مردمی برسد که حضرت امام خمینی(ره) آنان را صاحبان اصلی این انقلاب دانسته بود.
2- دولتی که با شعارهای جذاب احیای حقوق شهروندی و احترام به ملت و... سرکارآمده است و برای حتی طرح مذاکره و ارتباط با آمریکا دستور نظرسنجی از مردم را صادر می کند، چگونه است که در این مذاکرات حساس، تنها مردم خود را محروم از اطلاع از ماوقع این نشست نموده است؟
3- بر اساس کدام اصل عقلی باید به مذاکرات خوش بین بود و در مورد محتوای مذاکرات پرسشی را مطرح ننمود چه آنکه: اولا: هنوز یک ماه نیز از بیانات صریح و بی سابقه رهبری معظم انقلاب نگذشته است که در مورد سفر رئیس جمهور به نیویورک ضمن حمایت از دیپلماسی دولت فرمودند: برخی اقدامات به جا نبود!
دوم: خرج کردن از نام رهبری معظم انقلاب از سوی اصلاح طلبان
همه آحاد جامعه نوع تعامل اصلاح طلبان با رهبری جامعه را در طول سالیان اخیر مشاهده کرده اند. این طیف اگر در سال های 76 تا 84 سراغ براندازی نرم نظام بودند در سال 88 به فکر براندازی سخت نیز رفتند. چنانچه براساس اخبار رسیده در سال های اخیر –که در اظهارات برخی از بزرگان نیز هشدار نسبت به آن مطرح شد، دست به وارد کردن «مین های ضد نفر» زده تا اگر نتیجه انتخابات سال 92 برخلاف میل شان باشد، شهر آشوبی دیگر برپا کنند. اینکه امروز در رسانه های طیف وابسته به فتنه -که شکست سنگینی از تدابیر رهبری در برچیدن فتنه 88 خوردند- از هماهنگ شده بودن مذاکرات با رهبری سخن به میان می آید و این را دلیلی بر صحت عمل دولت قلمداد می کنند نیز از اعجاب برانگیز بودن دنیای سیاست حکایت دارد.
ذکر این نکته نیز ضروری است که پس از یک هفته مانور رسانه ای اکثریت غالب رسانه های ارتباط جمعی(تلویزیون، رادیو، خبرگزاری های داخلی و خارجی و روزنامه ها) مبنی بر اختیار تام داشتن دولت روحانی و سپس نتیجه گیری بر این مبنا که مذاکره تلفنی اوباما و دکتر روحانی و مذاکرات دکتر ظریف و جان کری با چراغ سبز رهبری معظم انقلاب بوده است، امام امت موضع صریح خود را مبنی بر " به جا نبودن برخی اقدامات " اعلام کرده و بدین صورت بطلان این ادعای رسانه ای عیان گردید.
این روزها نیز وضع به همین منوال است و اصلاح طلبان باز هم از اعتبار رهبری معظم انقلاب خرج می کنند به گونه ای که به عنوان نمونه روزنامه بهار یکشنبه28مهرماه تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص داده و آورده است: «اطلاع مسئولان عالی نظام از جزئیات مذاکرات» و سپس بر روی جلد این عبارت خودنمایی میکند: « مگر تیم جدید می تواند بدون اذن رهبری و شورای عالی امنیت ملی به توافقی دست یابد؟»
ثانیا: با قیاسی ساده میان عبارت « برخی اقدامات به جا نبود» از سوی رهبر معظم انقلاب آن هم در سال اول حضور دولت در سازمان ملل با این عبارت معظم له در 5 آبان 1389:« آن وقت(دولت اصلاحات) آمدند به ما گفتند – این خاطرات مال آن وقت هاست – که آقا ما میخواهیم بگوییم این دو دولت را در فلسطین قبول داریم! دو دولت! ببینید این چقدر انحراف است که کسی این را ملتفت نشود. ما یک خورده اوقات تلخی کردیم، چه کردیم؛ بالاخره ظرف دو سه جلسه رد و بدل کردن و گفتگو کردن و اینها، این مسائل برداشته شد. امروز اینها نیست.آن روزها آدم توی آن مسائل خاطر جمع نبود.امروز اینجور نیست ؛ یک جهت واحدی است ، دارند یک حرکتی میکنند.» می توان واقعیات دیگری از آنچه در حال رخ دادن است را کشف نمود.
منبع: هفته نمامه 9 دی شماره 122