

مامون که پس از دعوت از امام رضا (ع) به خراسان برای جلوگیری از قیام های علیه خود، این امام را در سال ۱۹۸ ق. مسموم و به شهادت رساند، بی شک این شقاوت و قساوت را از پدر (هارون الرشید) و مادر خود به ارث برده بود و ریشه ای این خباثت را باید از زمان انعقاد نطفه ی وی جست و جو کرد که ماجرایی خواندنی دارد.
بنا به نقل از حیوه الحیوان دمیری؛ مامون پس از کشتن امین (برادر خود) با زبیده خاتون مادر وی ملاقات کرد و عذرهای فراوان خواست ولی هر چه عذرخواهی می نمود جوابی نمی شنید. در این بین متوجه شد که مادر زیرزبانی سخنانی می گوید ولی معنای آن را متوجه نمی شود. مأمون گفت: مادر مرا نفرین می کنی؟ گفت: نه. ولی مامون همچنان اسرار ورزید تا بداند مادرش چه می گوید!؟ تا این که زبیده چنین گفت: من به یاد می آورم مطلبی را که تمام مقدرات تور کشتن پسرم (حتی به قتل رساندن امام رضا (ع) توسط وی در آینده) از همان ماجرا رقم می خورد! و آن ماجرا این است....