

امام باقر عليه السّلام فرمود: عيسى بن مريم (صلوات اللَّه عليه) از آباديى عبور مىكرد كه مردم آن و پرندگان و حيواناتش همگى مرده بودند، عيسى عليه السّلام فرمود: اينها نمردهاند مگر به غضب خدا، و اگر يكى يكى مرده بودند همديگر را دفن مىكردند، حواريون گفتند: اى روح اللَّه! از خدا بخواه آنان را براى ما زنده كند، تا با ما از اعمالشان سخن بگويند، و ما از آن عملها دورى كنيم، عيسى پروردگارش را خواند، ندايى از آسمان گفت: آنان را صدا بزن، عيسى (صلوات اللَّه عليه) شب هنگام برخاست و روى بلندى رفت و گفت: اى كسانى كه اهل اين آبادى هستيد، كسى از بين آنان جوابش داد: بفرماييد اى روح خدا.
فرمود: واى بر شما! عملهاى شما چه بوده است؟ گفت: پرستش طاغوت و دوستى دنيا با كمى ترس (از خدا) و آرزويى دور و دراز، فرو رفته در غفلت و لهو و لعب، فرمود:
دنيا را چگونه دوست داشتيد؟ گفت: مانند دوست داشتن طفل نسبت به مادرش...