

بنابر اصل آهینسا، گوشتخواری حرام اعلام شمرده شده است، زیرا لازمه گوشتخواری انسان، سلب حیات از موجود زنده دیگری است
به گزارش «نوری از بهشت»، مصاف نوشت: در یادداشت گذشته پیرامون خدای مورد پرستش در یوگا توضیحاتی ارائه گردید و اثبات شد که بنابر اتّفاق تمامی محقّقین «شیوا» خدای مورد پرستش در یوگا است. در این یادداشت در صدد تبیین اصول و مبانی کلّی هندوئیسم هستیم. آگاهی از اصول و مبانی هندوئیسم از آن جهت اهمیّت دارد که روشن میسازد مکتب یوگا که یکی از مهمترین و معروفترین مکاتب هندوئیسم است، بر چه پایه و اساسی بنیان نهاده شده است.
به طور کلّی اصول و مبانی آیین هندو را میتوان در چهار مورد ذیل خلاصه نمود:
1. کرمه (Karma) یا کردار
مراد از اصل کرمه آن است که انسان اثر و نتیجه هر کاری را در جهان انجام میدهد، خواهد دید. به عبارت سادهتر، هر کنشی در این جهان واکنش متناسب با خود را به دنبال دارد و این واکنش هم در زندگی فعلی انسان و هم در آینده او تأثیر خواهد گذاشت. اعتقاد به این اصل، مسئلهای است که پیامبران الهی پیش از پیدایش مکاتب هندوئیسم بارها بدان اشاره کردهاند. از این رو باید گفت اصل کرمه، اصلی است که مفاهیم آن از اعتقادات منتشر شده از سوی پیامبران آسمانی وارد اصول و مبانی آیین هندو شده است.
2. سنساره (Samsara) یا تناسخ
از این اصل با عناوین دیگری چون «گردوه بازپیدایی» و «چرخه حیات» نیز یاد میگردد. بر مبنای اعتقاد به تناسخ، زندگی انسان با مرگ ظاهریاش پایان نمییابد؛ بلکه پس از نابودی کالبد جسم، روح از آن کالبد جدا شده و در کالبدی دیگر به حیات خود ادامه میدهد. نکته قابل توجّهی که در این میان وجود دارد، آن است که بنابر عقاید هندو، چگونگی حیات بعدی انسان و قرار گرفتن روحش در کالبد دیگر به نحوه زندگی پیشین او بستگی دارد. به عبارت سادهتر، در صورتیکه انسان در دوران حیات پیشین خود مرتکب أعمال نیکو شده باشد، روح وی در جسم انسانی با طبقه اجتماعی بالاتر حلول خواهد کرد و در صورتیکه که مرتکب أعمال زشت شده باشد، روحش به کالبد حیوانات حلول خواهد کرد. با توجّه به همین مسئله، تناسخ را به چهار دسته تقسیم میکنند؛ نسخ یا انتقال روح انسان به انسان دیگر، مسخ یا انتقال روح به حیوان، فسخ یا انتقال روح به گیاه و رسخ یا انتقال روح به جماد. این در حالی است که بنابر اعتقادات موجود در تمامی ادیان آسمانی، با مرگ انسان روح آدمی از بدن جدا شده و به عالم برزخ منتقل میگردد تا أعمالش مورد سنجش قرار گرفته و متناسب با عملکرد دنیایی خود، به حیات خویش ادامه دهد.
3. موکشه (Moksa) یا رهایی
موکشه به معنی نجات و رهایی بوده و مراد از آن، این است که انسان از قید و بند تعلّقات بشری رها شود تا در سایه چنین رهاییای بتواند از گردونه باز پیدایی یا همان تناسخ نجات یافته و دوباره متولّد نشود و روحش به حقیقت مطلق پیوسته و تا ابد آزاد و رها باشد. البتّه از نظر هندوئیسم رها شدن انسان از قید و بند تعلّقات بشری به معنای نداشتن حب و دلبستگی به دنیا و استفاده از آنها نیست، بلکه ترک کامل دنیا و لذّات متعلّق به آن است. رهاییای که مکاتب هندوئیسم به عنوان اصل و مبنای عقیده خود مورد پذیرش قرار دادهاند، از سوی تمامی ادیان آسمانی رد شده است؛ تمامی پیامبران الهی به مردم اعلام داشتهاند که در عین استفاده از دنیا و تعلّقات بشری، بدانها دل نبسته و آنها را به عنوان هدف اصلی زندگی خود قرار ندهند.
4. آهینسا (Ahimsa) یا بیآزاری
مهمترین اصل عملی هندوئیسم، اصل آهینسا یا همان بیآزاری است. بر اساس این اصل انسان نباید به هیچ موجود زنده دیگری (اعم از انسان و حیوان) هیچگونه آزاری برساند. بنابر همین اصل، گوشتخواری حرام اعلام شمرده شده است، زیرا لازمه گوشتخواری انسان، سلب حیات از موجود زنده دیگری است. لذا به دلیل آنکه موجودات دیگر نیز دارای حیات بوده و همچون انسان درد دارند، دلیلی ندارد که انسان به منظور راحتی و لذّت بردن از زندگی خود، دیگر موجودات زنده را از بین ببرد.
به یاری خداوند ادامه دارد ...
نویسنده: محمّد حسن نجّاری
برگرفته از مقاله انسان آرمانی از منظر هندوئیسم، نوشته فیاض قرائی، منتشر شده در مجله مطالعات اسلامی، زمستان 1382، شماره 62، صص 161-192.