

في معنى قتل عثمان
لَوْ أَمَرْتُ بِهِ لَكُنْتُ قَاتِلاً، أَوْ نَهَيْتُ عَنْهُ لَكُنْتُ نَاصِراً، غَيْرَ أَنَّ مَنْ نَصَرَهُ لاَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ: خَذَلَهُ مَنْ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ، وَمَنْ خَذَلَهُ لاَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَقُولَ: نَصَرَهُ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي. وَأَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَهُ، اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الاََْثَرَةَ وَجَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الجَزَعَ وَللهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ في المُسْتَأْثِرِ وَالجَازعِ.
از سخنان اوست در معناى قتل عثماندر اين سخن حكم بر له و عليه عثمانفرموده و مردم را در كارى كه كردند محكوم نموده و برائت ذمه خود رااز خون عثمان بيان ميدارد
اگر من دستور كشتن عثمان را داده بودم،قاتل او من بودمو اگر ازقتل او جلوگيرى ميكردم، ياورش بودمولى كسيكه بيارى او برخاست نميتواندبگويد:من بهتر از آن كسى بودم كه او را رهايش ساخت و بمرگ سپردو كسىكه او را رهايش ساخت نمىتواند بگويد:كسى كه او را يارى نمود از منبهتر بودمن وضع عثمان را در چند جمله مختصر براى شما جمع نموده وتوضيح ميدهم:او خويشاوندان خود را بر ديگر مسلمانان مقدم داشت واين يك تقديم و ترجيح بدى بودو شما داد و فرياد كرديد و اضطراببراه انداختيد و در اين داد و فرياد كار بدى مرتكب شديدو براى خداستحكم عادلانه درباره عثمان كه خويشاوندانش را بر مسلمين ترجيح داد ودرباره شما كه در كارهاى او به داد و فرياد و اضطراب افتاديد.