

[وذلك حين منعه سعيد بن العاص حقه] إِنَّ بَنِي أُمَيَّةَ لَيُفَوِّقُونَني تُرَاثَ مُحَمَّدٍ تَفْوِيقاً، وَاللهِ لَئِنْ بَقِيتُ لُهُمْ لاَََنْفُضَنَّهُمْ نَفْضَ اللَّحَّام الْوِذَامَ التَّرِبَةَ!
ويروى: «التراب الوَذَمَة»، وهو على القلب قوله عليه السلام : «لَيُفَوّقونَني» أي: يعطونني من المال قليلاً قليلاً كفُواق الناقة، وهو الحلبة الواحدة من لبنها. والوِذَامُ: جمع وَذَمة، وهي: الحُزّةمن الكرش أوالكبد تقع في التراب فتنفض.
و از سخنان آن حضرت استاين سخن را موقعى فرموده است كه سعيد بن العاص آنحضرت را ازحقش ممنوع نموده است
(بنى اميه ارثى را كه من از محمد صلى الله عليه و آله و سلم دارم،كم كمبمن ميدهند. و سوگند بخدا،اگر براى آنان زنده بمانم،آنانرا از مقامى كهغاصبانه بدست گرفتهاند ساقط و بركنار ميكنم،چنانكه قصاب گوشتخاك آلودهرا از ديگر گوشتهاى تميز بركنار ميكند) ، شريف رضى ميگويد:دو كلمهآخر اين سخن (الوذام التربة) التراب الوذمة هم روايتشده است، شريف رضى ميگويد:معناى اينكه آنحضرت ميفرمايد:ليفوقوننى، يعنى ازمال اندكى ميدهند مانند مقدار شيرى كه يكبار از شتر دوشيده شود، و الوذامجمع و ذمه است، و آن عبارتست از قطعهاى از شكنبه يا جگر، كه در خاكميفتد و آلوده ميشود و در نتيجه از ساير گوشتها كنار گذاشته ميشود.