

[يريد الشيطان أويكني به عن قوم]
أَلاَ وإنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ وَاسْتَجْلَبَ خَيْلَهُ وَرَجِلَهُ وإِنَّ مَعِي لَبَصِيرَتي. مَا لَبَّسْتُ عَلَى نَفْسِي وَلاَ لُبِّسَ عَلَيَّ. وَايْمُ اللهِ لاََُفْرِطَنَّلَهُمْ حَوْضاً أَنَا مَاتِحُهُ لاَ يَصْدِرُونَ عَنْهُ وَلاَ يَعُودُونَ إِلَيْهِ.
«از سخنان آنحضرت است»كه منظور از آن شيطان يا جمعيتخاصى استآگاه باشيد! شيطان حزب خويش را گرد آورده،و سواره و پيادگان لشكر خود رافرا خوانده است(اين لشكر او)اما من آگاهى و بينش و بصيرت خود را همچنان همراهدارم،من حقيقت را بر خود مشتبه نساختهام و بر من مشتبه نيز نشده است.
به خدا سوگند!گردابى براى آنها فراهم سازم كه جز من كسى نتواند آن را چارهكند(و در آن سرانجام غرق شوند)و هرگز از آن بيرون نيايند و(آن عده)كه از آن بيرونآيند براى هميشه بازگشتبچنين صحنهاى را فراموش كنند!.