

ومن كلام له عليه السلام لاَصحابه أما إنِّهُ سِيَظْهَرُ عَلَيْكُمْبَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ يَأْكُلُ مَا يَجِدُ، وَيَطْلُبُ مَا لاَ يَجِدُ، فَاقْتُلُوهُ، وَلَنْ تَقْتُلُوهُ! أَلاَ وَإِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبِّي وَالْبَرَاءَةِ مِنِّي؛ فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي، فَإِنَّهُ لي زَكَاةٌ،وَلَكُمْ نَجَاةٌ؛ وَأَمَّا الْبَرَاءَةُ فَلاَ تَتَبَرَّأُوا مِنِّي، فَإِنِّي وَلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ، وَسَبَقْتُ إِلَى الاِِْيمَانِ وَالْهِجْرَةِ. |
سخنى است از آنحضرت در توصيف مردى پليد،سپس بيانى در فضيلتخود
(پس از حمد و سپاس خداوندى،در ميان شما پس از من مردى گلو-گشاد، و شكم برآمدهاى قد علم خواهد كرد، هر چه را كه پيدا كند خواهدخورد، و هر چه را كه پيدا نكند جستجو خواهد نمود، او را بكشيد، و هرگز اورا نخواهيد كشت، او شما را به دشنام دادن بمن و بيزارى از من دستور خواهدداد، [در صورت اجبار]بمن دشنام بدهيد، زيرا دشنام به من،مرا پاك ميكند، و براى شما موجب رهائى است، ولى اگر تبرى و بيزارى از من را بر شماعرضه كند،از من تبرى مجوئيد، زيرا من بر فطرت پاك اسلام متولد شدهام، و پيش از همه به ايمان و هجرت نائل گشتهام.